فکر کنم مسیر زندگیم داره دستخوش تغییرات بزرگی میشه
با مادرم تو ایستگاه اتوبوس نشسته بودیم که به من گفت ببین کتونیای اون دختره چه خوشگله !
من با نهایت تعجبم به کتونیای دختره نگاه کردم و گفتم :خیلی قشنگه!!!!!
-میخوای بخرم برات؟
: چرا نخام O_o
حالم مثل بچه ای بود که برای اولین بار سوار ترن هوایی شده که هم یه ترس کوچیکی داره و هم هزار برابر اون ترس هیجان زده ست ...